تاثیرگذاری استارتاپ های Agri tech بر صنعت مواد غذایی
تولید مواد غذایی به خصوص در کشورهای پر جمعیت مانند هند یکی از موضوعهای مهمی است که همواره باید به آن توجه ویژه داشت. پیشرفت صنایع و تکنولوژی در کشاورزی، همهگیری تکنیکهای جدید و استقبال کشاورزان از تکنولوژی باعث رشد استارتاپهای متکی بر فناوری شد. در همین راستا استفاده از پلتفرمها، یکپارچهسازی پایگاه دادهها و سازماندهی اطلاعات کشاورزان، توزیعکنندگان، تاجران و خردهفروشان نقش کلیدی بر توسعه صنعت کشاورزی داشته است. این مقاله درباره تاثیر استارتاپهای Agri tech بر صنعت مواد غذاییست.
اثر استارتاپهای Agri tech بر صنعت مواد غذایی
بیش از یک دهه استارتاپهای Agri tech مورد توجه قرار نگرفتند. امّا در طول همهگیری کرونا منحنیهای رشد نشان از پذیرش سریع فناوری توسط کشاورزان بود که این مسئله توجه استارتاپها را هم به خود جلب کرد. همندرا ماتور، شریک سرمایه گذاری صندوق نوآوری بهارات و یکی از بنیانگذاران Think Ag درباره آینده این صنعت میگوید: ((اقتصاد غذای هند (مصرف داخلی و تجارت بینالمللی) 800 میلیارد دلار تخمین زده شدهاست که مقدار آن به احتمال زیاد در سه تا چهار سال آینده از یک تریلیون دلار فراتر خواهد رفت. نکته اساسی این اقتصاد غذایی مزیت تولید قابل توجه هند در کشاورزی است (تقریباً تولید و مصرف یک میلیارد تن مواد غذایی در سال). با این حال، سهم کشاورز در قیمت مصرفکننده همچنان پایین است و بین 35 تا 40 درصد (تولید محصولات کشاورزی و غذایی در مزرعه 300 تا 350 میلیارد دلار برآورد میشود) و اکثر سهم اقتصاد غذا به افراد پس از برداشت میرسد و زنجیره ارزش شامل پردازشگرها، توزیعکنندگان، تاجران و خردهفروشان است. امّا، اهمیت اقتصاد مواد غذایی در این واقعیت نهفته است که با حدود 150 میلیون کشاورز از بیش از 600000 روستا که برای تغذیه بیش از 1.3 میلیارد نفر غذا تولید میکنند و با توجه به این که صادرات (تقریباً 50 میلیارد دلار) به سایر نقاط جهان صورت میگیرد، کشاورزی با تنها 20 درصد سهم از تولید ناخالص داخلی هند، همچنان منبع اصلی امرار معاش برای حدود 800 میلیون نفر در روستاهای هند است. از آنجایی که زنجیره تامین مواد غذایی با لایههای متعدد (پنج تا هشت لایه) بین کشاورز و مصرفکننده مشخص میشود، این چند لایه بودن به تکه تکه شدن، هزینه و هدر رفتن میافزاید. با این حال، علیرغم پیچیدگی آن، این زنجیره همچنان منعطف و تطبیقپذیر است و در طول همهگیری بیسابقه کووید-19 گرد هم آمدن کشاورزان، گروههای کشاورز، تاجران، تجمیعکنندگان، حملونقلکنندگان، توزیعکنندگان، خردهفروشان، صنعت، استارتاپها و دولت در سطوح مختلف در این شرایط برای حفظ زنجیره تامین مواد غذایی چیزی جز یک عزم همگانی نبود. با این که در اینجا از سهم اندک استارتاپها در کشاورزی هند از نظر دلاری صحبت شد (ترکیب GMV همه استارتاپهای کشاورزی کمتر از ده میلیارد دلار است) امّا آینده نویدبخش تحولات بزرگ است. به طور کلی، منشاء بخش فناوری کشاورزی هند که فرهنگ استارتاپ و استفاده از فناوری دیجیتال را به جریان انداخت مربوط به سال 2010 است. در فاز اول کشاورزی هند (2016-2010) برای اثبات مفهوم و آزمایش و حل چالشهای کشاورزان درمورد دسترسی به بازارها، نهادههای با کیفیت، اعتبار، بیمه، دادهها و مشاوره مشخص شد. این مرحله همچنین آغاز سفر دیجیتالی زنجیره تامین مواد غذایی هند بود که توسط چند ده استارت آپ (مانند Cropin، BigHaat، AgroStar، DeHaat، Innoterra، Stellapps) هدایت میشد. امّا سال 2017 نقطه عطف و آغاز فاز دوم agri tech هند بود که تعداد زیادی از کارآفرینان فناوری با ورود خود، ارتقای نوآوری به سطحی دیگر و تکمیل راهحلها برای کشاورزان هندی را تسریع کردند. استارتاپهای برجستهای که در این مرحله ظهور کردند( Samunnati، WayCool، S4S Technologies، SatSure، Behtar Zindagi، Agrowave، Otipy، Jai Kisan، FarMart، SuperZop، Haas، Freshokartz، Inficold، Captain Fresh، Vegrow، Unnati، Food Our, Promethean، و غیره). امّا تعداد استارتاپها پس از POC در چهار سال گذشته به بیش از 1500 در یک دوره کوتاه رسیده است. پذیرش راهحلهای کشاورزی با بهبود دسترسی به دادهها و نفوذ تلفنهای هوشمند در روستاها افزایش یافت. سرمایهگذاری انباشته سرمایهگذاری خطرپذیر (VC) در این بخش از سه میلیارد دلار گذشت که تنها در سال 2021 حدود یک میلیارد دلار سرمایهگذاری شدهاست. Agri tech دیگر برای اکثر VC ها در هند بیگانه نیست. ضمنا ساخت یک پلتفرم، تعامل کامل چرخه زندگی محصول را با کشاورزان تضمین میکند. اقتصاد واحد با چرخش مدلها به پلتفرمها بهبود مییابد و به همین دلیل است که بسیاری از استارتاپهای بالغ و با سرمایه خوبی که جذب میکنند قادرند به پلتفرم تبدیل شوند. علاوه بر آن محور دیگری که در حال انجام است، همگرایی agri tech و فین تک است. راهحلهای فینتک از استارتاپهای کشاورزی به نیازهای سرمایه در گردش کشاورزان و بازیگران زنجیره ارزش، تأمین مالی دارایی مزرعه و تأمین مالی صنایع جانبی (به ویژه لبنیات، آبزیان، طیور، الیاف) پاسخ میدهد. ولی فرصت تخمینی فین تک در زنجیره ارزش کشاورزی بیش از 500 میلیارد دلار در سال است. استارتاپهای جوانی مانند Upaj، Agrifi، Kivi، IBISA در حال ایجاد پلتفرمهای دیجیتال تامین مالی و بیمه کشاورز هستند در حالی که agri tech های بالغ ابزارهای دیجیتالی را برای تامین مالی زنجیره ارزش یکپارچه میکنند. پس محرک کلیدی برای چرخش به فینتک شامل افزایش علاقه بانکهای بزرگی مانند SBI، HDFC، ICICI، Kotak، BoB و Yes Bank در ساخت رابطهای دیجیتال جایگزین (در مقابل بانکداری شعب معمولی) برای بهرهبرداری از کشاورزان، KYC است. زمان زیادی است که بخش بزرگی از وامدهی به بخش کشاورزی به دیجیتال اختصاص مییابد و استارتاپهای کشاورزی نقشی محوری در این انتقال ایفا میکنند. در آینده، نقطه اتکای سرمایهگذاری به توانایی استارتاپها برای اثبات اقتصاد واحد به چند بعد (هکتار مزرعه، سطوح مختلف زنجیره تامین و عوامل محیطی) وابسته است. سطوح مختلف زنجیره تامین شامل فروشندگان، تجمیعکنندگان، پردازشکنندگان، توزیعکنندگان، خردهفروشان و مصرفکنندگان و عوامل محیطی وابسته به بهینهسازی منابع طبیعی بهویژه خاک، آب و بهداشت است. پس برای دسترسی به ابعاد ذکر شده شش تغییر اساسی در اکوسیستم کشاورزی پیشبینی میشود که عبارتند از:- تمرکز برای حرکت از GMV به GM
- ارائه خدمات به محصول
- حضور در پلتفرمها برای مشارکت در سطوح مختلف
- تمایل به ادغام عمودی
- ایجاد پایگاه داده در و Analytics
- استفاده از فناوری زنجیره تامین برای فناوری روستایی، بیوتکنولوژی، فناوری عمیق و فناوری آب و هوا