یک روز برفی در نیویورک در سال 1830؛ در کمپ آکادمی نظامی ایالات متحده، یک دانشجوی جوان را در حالی که به دار آویخته شده است، پیدا میکنند. بعد از بررسی جسد، پزشکی قانونی متوجه میشود که قلب این مرد جوان از سینه او درآورده شده و به سرقت رفته است!
تکهای از یک یادداشت هم که هنوز رمزگشایی نشده، در چنگال او پنهان شده است. همین موارد نشان میدهد که با یک پرونده قتل غیرعادی و پیچیده روبهرو هستیم؛ اما جای هیچ نگرانیای نیست؛ چراکه کریستین بیل روی پرونده کار میکند.
در فیلم The Pale Blue Eye، کریستین بیل در نقش کاراگاه آگوستوس لندور بازی میکند؛ مردی که شهرتش بهخاطر همسر مردهاش، دختر فراریاش، اعتیاد به الکل و مهارتهای فوقالعادهاش در حلکردن پروندههای جنایی، از خودش پیشی میگیرد.
همه این موارد باعث میشوند تا او بهترین گزینه برای حل پرونده باشد؛ چراکه هیچ چیزی برای از دست دادن ندارد. او بهاندازه کافی در زندگیاش مرگ دیده است؛ پروندهای که به احتمال زیاد، تعداد مقتولهایش بیشتر میشود، او را از پا درنمیآورد. در این مطلب از اسنپ اکسپرس مگ به بررسی کامل فیلم The Pale Blue Eye میپردازیم. در این متن بخش زیادی از داستان فیلم اسپویل میشود.
اطلاعات فیلم چشم آبی روشن
- نام فیلم: The Pale Blue Eye
- سال ساخت: 2022
- نام فارسی: چشم آبی روشن
- ژانر: درام، معمایی، هیجانانگیز
- رده سنی: بالای 17 سال
- امتیاز IMDB: 6.6 (از میانگین 106 هزار رای)
- کمپانی سازنده: نتفلیکس
- کارگردان: اسکات کوپر
- بازیگران:
کریستین بیل
هری ملینگ
جیلیان اندرسون
توبی جونز
لوسی بوینتون
رابرت دوال
ترکیب کوپر، بیل و ادگار الن پو!
چالش اصلی که کارآگاه لندور در این فیلم با آن روبهرو میشود، معمای قتل آن مرد نیست. حتی زمانی که پای تشریفات شیطانی، حیوانات مرده و افراد ثروتمند و بانفوذ به این ماجرا باز میشود، باز هم این پرونده به شکل عجیبی جالب نیست!
جالبتر از همه اینها، افسر جوانی است که اواخر شب لندور را در یک بار پیدا میکند، او را به کناری میکشد و بهاش میگوید: «مردی که دنبالش میگردی، یک شاعر است!» اما این مرد از کجا چنین چیزی را میداند؟ خود او هم یک شاعر و نویسنده است. کسی که چند سال بعد با نام «ادگار الن پو» به شهرت میرسد!
این اسم مسلما برای لندور معنای خاصی ندارد؛ اما قطعا معنای مهمی برای ما دارد. فیلم The Pale Blue Eye به نویسندگی و کارگردانی «اسکات کوپر» بر اساس رمانی به همین نام از «لوییس بایارد»ساخته شده است. این سومین همکاری کوپر و بیل پس از فیلمهای «خارج از کوره» و «متخاصمان» محسوب میشود.
این فیلم در نگاه اول درباره راز یک قتل است؛ اما در مرکز قصه، به بخشی از زندگی شاعری عجیب میپردازد که بهخاطر غرایز گوتیک و دقیقش به استخدام لندور در آمده است. پو، با بازی «هری ملینگ» عجیبوغریب، یک شخص رمانتیک و پر از درد است که بیش از حد حرف میزند، هیجان وصفناپذیری نسبت به شعر دارد و بهطور غیرمنتظرهای پایه حل معمای این قتل است.
کمی درباره هری ملینگ و ادگار الن پو
از «تیموتی اسپال» و «جیلیان اندرسون» گرفته تا «رابرت دوال» و «شارلوت گینزبورگ»، بازیگران زیادی در فیلم The Pale Blue Eye بازی میکنند؛ اما ملینگ از همه آنها متمایز است؛ چراکه او باید متمایز باشد. اگر نقش ادگار الن پو را بازی نمیکرد، شاید مثل یک درخت به نظر میرسید.
شخصیتی که بهخاطر عجیببودنش میتوانست گزینه اصلی مخاطبان به عنوان قاتل فیلم باشد و فکرها را از قاتل اصلی که خودش را جایی در سایهها پنهان کرده است، دور کند؛ اما او ادگار الن پو بزرگ است. ما میدانیم که در آن زمان هنوز «کلاغ» را ننوشته و برای معشوقش نخوانده بود.
پو یک انسان رمانتیک است و نه یک قاتل. پس، این فیلم دلخراش و اتمسفریک باید جور دیگری ذهن ما را درگیر قاتل کند. کاری که انجامش برای این فیلم بسیار سخت است. فیلم The Pale Blue Eye گاهی حتی خودش هم نمیداند که چطور میخواهد مخاطب را راضی نگه دارد.
چشم آبی روشن فیلم سنگینی است؛ اما این سنگینی همیشه هم به نفع فیلم کار نمیکند. قصه نهچندان قوی و شخصیتپردازی نصفه و نیمه، جلوی خودنمایی کامل ژانر گوتیک آمریکایی را میگیرد. در واقع مشکل اصلی فیلم آن است که همه عناصر فیلم در خدمت معمایی هستند که اهمیت بسیار کمی دارد. حتی شخصیتها هم در خدمت این معمای کماهمیت کار میکنند.
کارگردان و بازیگران؛ زیر ذرهبین
بیل و کوپر ترکیب بسیار خوبی هستند. کوپر قبل از اینکه فیلمسازی را شروع کند، چند سال به عنوان بازیگر فعالیت میکرد و احتمالا رابطه خوبش با بازیگران به همین دلیل است. اولین کارگردانی او در فیلم «قلب دیوانه» با بازی «جف بریجز» بود که جایزه اسکار را برای بازیگر بزرگ در سالهای آخر فعالیت حرفهایش به ارمغان آورد.
کارهای جدیدتر او مانند «متخاصمان» مهارتهای عالی بازیگرانی مثل «رزاموند پایک» و «وس استودی» را به نمایش گذاشت. فیلمهای کوپر بیشتر از آنکه برای داستان و کارگردانیشان اهمیت داشته باشند، بهخاطر بازیهای عالی و یکدست بازیگرانش مورد توجهاند. فیلم The Pale Blue Eye هم دقیقا همین شرایط را دارد.
کارگردانی بیشتر قسمتهای فیلم محکم و صریح است؛ اما بازیگران آزادی عمل خوبی برای عجیبشدن و نشاندادن هنر خودشان داشتند. فیلم پر از بداهههای ریز است که تقریبا هیچکدام از آنها به معمای اصلی داستان مربوط نمیشوند. در عوض، همه آنها برای درگیرکردن مخاطبان با خود شخصیتها انجام میگیرند. از جسارت عجیب ملینگ تا خشونت تیموتی اسپال و غمگینبودن جیلیان اندرسون، باعث شدند تا بازیهای این فیلم چند پله بالاتر از سایر جنبههای آن قرار گیرند.
شارلوت گینزبورگ در نقش «پتسی»، خدمتکار بار و معشوقه لندو، شاید عادیترین فرد در فیلم The Pale Blue Eye باشد. البته به همین دلیل، جای تعجب هم ندارد که نقشش از بقیه تیم بازیگری کمتر است. البته این اتفاق واقعا ناامیدکننده است. او شخصیت بسیار جالبی دارد. مخاطب دائم منتظر این است که پتسی، جوری خودش را وارد داستان کند؛ به کسی خیانت کند؛ کسی را زنده کند یا به هر طریق دیگری به جریان اصلی داستان بپیوندد؛ اما متاسفانه این اتفاق نمیافتد.
چشم آبی روشن با مناظر تاریک، برفی و سایههای زیاد، میخواهد یک حس ترس و ترکیب با تعلیق را در مخاطب ایجاد کند؛ اما برای فیلمی با این همه راز، بیش از حد بیجان است و مخاطب را آنچنان که باید درگیر نمیکند. انگار که اصلا هیچ هیجانی برای رسیدن به حقیقت در پایان فیلم برای مخاطب ایجاد نمیکند. بیل، یک روح آشفته است که در مرکز داستان قرار دارد.
بیشتر بازیگران هم دانشجویان آکادمی نظامی هستند که خیلیهایشان اصلا خوب نیستند. در واقع این گروه از بازیگران حاشیهای، لکهای بر بازی یکدست بازیگران اصلی فیلم میاندازند. این گروه، کاملا در خدمت داستانی هستند که در پایان تصمیم میگیرد تمام سوالات را بههم گره بزند و یک پاسخ مسخره را به مخاطب ارائه دهد که اصلا راضیکننده نیست!
به نظر میرسد که تمام زیبایی و هیجان فیلم در دنبالکردن همان شخصیتهای اصلی عجیبوغریب در طول داستان بوده است. این قضیه، بیل را به یک نقطه عطف ضروری در فیلم The Pale Blue Eye تبدیل میکند. او درد و غم دارد؛ اما شخصیت او در این نقش به کمال نمیرسد. این کارآگاه سرکش بهاندازه کافی به این کار متعهد نیست تا او را از وضعیتی که در آن قرار دارد، خارج کند یا فرصتی برای نجات از سیاهی به او بدهد.
فیلم در مورد این مسئله نیست. لندور نه ناجی است و نه نیاز به نجات دارد. بیل در این فیلم بیش از اندازه یکنواخت است و در قالب هیچ کهنالگویی قرار نمیگیرد. او نقشش را بهگونهای ایفا میکند که انگار لندور تنها به عنوان مردی که دارد کارش را انجام میدهد، به سراغ پرونده رفته است و نه چیزی بیشتر از این.
بیل یک ستاره واقعی سینما است؛ کسی که تماشای بازیاش در هر فیلمی هیجانانگیز است؛ حتی اگر خود آن فیلم ارزش تماشا را نداشته باشد. این، دقیقا همان چیزی است که فیلم چشم آبی روشن را از یک شکست حتمی نجات میدهد.
نظر منتقدان مشهور جهان درباره فیلم The Pale Blue Eye
در این بخش، نظرات کوتاه برخی از منتقدان سرشناس را درباره این فیلم میخوانیم:
- ایمی نیکولسون از «هفتهنامه لسآنجلس»: معمای فیلم برایم کسلکننده بود؛ اما از طراحی صحنه و بازی کریستین بیل خوشم آمد.
- استفان رومی از «روزنامه د آسترالیان»: این فیلم توسط کارگردانی خوب ساخته شده است و بازیگران خوبی دارد. طراحی صحنه بسیار جذاب بود و پیوند تاریخی و جذابی با پو و شیفتگی او به مرگ دارد. چنین عناصری ارزش دیدن دارند؛ حتی اگر پایان فیلم قابل پیشبینی و احمقانه باشد
- وندی اید از «مجله آبزرور»: در حالی که تصاویر فیلم بهطور شگفتانگیزی اتمسفریک هستند و تم رنگی یخزده فیلم عالی است، پایان داستان بسیار مبهم و احمقانه میشود.
- اوون گلیبرمن از «مجله ورایتی»: علیرغم فضای غمانگیز و سنگین، در این فیلم چیز کمی وجود دارد که شیفتگی ما را نسبت به پو و عرفان ترسناکی که او بهخاطر آن مشهور شد، تغذیه کند.
- ریچارد روپر از «روزنامه شیکاگو سانتایمز»: حتی زمانی که با یک معمای قرن نوزدهمی بسیار دراماتیک مواجه هستیم، بیل در اجرای خودش غرق میشود.
- نواه برلاتسکی از «هفتهنامه شیکاگو ریدر»: این یک فیلم خوب هالیوودی است؛ اما کشف اسرار پو چندان آسان نیست.
نتیجهگیری درباره فیلم چشم آبی روشن
در این مطلب سعی کردیم تا نقد و بررسی فیلم The Pale Blue را به شما ارائه دهیم. نقطه اصلی بحث این فیلم، درباره پایانبندی آن است که به اعتقاد خیلیها، کاملا ناامیدکننده و احمقانه است. وقتی هم که پایانبندی خوب نباشد، طبیعتا تاثیر بسیار زیادی روی تجربه تماشای آن فیلم میگذارد.
اما، فارغ از همه بحثها و اختلاف نظرها، تماشای فیلم The pale Blue Eye برای یکبار خالی از لطف نیست. اکنون شما بگویید که آیا فیلم چشم آبی روشن را دیدهاید؟ نقات ضعف و قوت آن چیست؟ نظرتان را درباره این فیلم در بخش کامنتهای سایت اسنپ اکسپرس بنویسید.