عاشقشدن یکی از شیرینترین تجربههایی است که میتواند برای ما پیش بیاید. تجربهای که باتوجه به ویژگیهای زندگی هر فرد، میتواند شکل مختلفی داشته باشد. بههمیندلیل هم است که پیداکردن یک تعریف مشخص از آن دشوار است.
اگر از ده نفر مختلف بخواهید به شما بگویند عشق برای آنها چه معنایی دارد، شما احتمالاً ۱۰ پاسخ متفاوت دریافت خواهید کرد. هر کس عشق را به روش خود احساس میکند و این احساس در طول زندگی تغییر و رشد میکند، تکامل مییابد و به شکلهای مختلفی ممکن است تداوم پیدا کند. اما تأثیر عشق بر سلامت روان چیست؟ زمانیکه عاشق میشوید چه اتفاقی در مغز شما میافتد؟ برای فهم تأثیر عشق سلامت روان و مغز عاشق با ما همراه شوید.
عشق چیست؟
عشق احساسی است که با اشتیاق، صمیمیت، میل و تعهد مشخص میشود. زمانی شروع میشود که فردی نسبت به دیگری احساس محبت میکند و او را خاص یا منحصربهفرد میداند. عشق به ما انگیزه میدهد، عزتنفس ما را تأیید میکند و احساس تنهایی ما را کاهش میدهد.
احساسات مثبت دیگری مثل همدلی و تلاش برای ایجاد زندگی بهتر برای اطرافیان هم با ایجاد عشق ایجاد میشود. بااینحال، گاهی اوقات عشق میتواند با احساسات منفی مثل حسادت، اضطراب جدایی، یا ناامیدی همراه باشد، زمانی که همهچیز آنطور که دوست داریم پیش نمیروند. تمام این موارد از تأثیر عشق بر سلامت روان صحبت میکنند.
عشق و سلامت روان
عشق و سلامت روان ارتباط بسیار نزدیکی دارند. عشق و حمایت اجتماعی مثبت تا حد زیادی مسئول افزایش احساس شادی و کاهش استرس، اضطراب و افسردگی است. عشق یک احساس تأثیرگذار است. اگرچه عشق نمیتواند همهچیز را اصلاح کند، اما میتواند به بهبود سلامت کلی جسمی و روانی کمک کند.
کارشناسان بر این باورند که عشق میتواند سلامت و تندرستی را تقویت کند. یک مطالعه تحقیقاتی نشان میدهد که روابط عاشقانه و سالم و حمایت اجتماعی، برای بهبود سلامت روان مهم هستند. درگیرشدن در عشق ممکن است مناطقی را در مغز فعال کند که مسئول احساسات، انگیزه و حافظه هستند. برای درک نقش عشق در سلامت روان، کافی است به موارد زیر نگاهی بیاندازیم:
- افزایش شادی
- افزایش عزتنفس
- انعطافپذیری بیشتر در موقع تجربه استرس
- انتخابهای سبک زندگی سالم
- ایجاد عادات سالمتر
- بهبود سلامت ایمنی
- بهبودی سریعتر از انواع بیماری
- طول عمر بیشتر
تمام موارد بالا از نزدیک دو دهه تحقیقات علمی بر روی عشق و تأثیر آن بر مغز بهدستآمدهاند.
چگونه عشق بر سلامت روان تأثیر میگذارد؟
لذت، شادی و آرامش در زمانی که عشق و محبت را تجربه میکنیم، با ترشح هورمونهایی مثل اکسیتوسین و دوپامین مرتبط است. اکسیتوسین، که «هورمون نوازش» هم نامیده میشود، هورمونی است که عمیقاً روی بیولوژی و رفتار ما تأثیر میگذارد. موقعیکه عشق، گرما، مهربانی، اعتماد و مراقبت را تجربه میکنیم، بدن ما ممکن است اکسیتوسین تولید کند. اکسیتوسین هم بهعنوان یک انتقالدهنده عصبی عمل میکند و بر پیوند مادر با کودک، سلامت جنسی و سطح استرس تأثیر میگذارد.
افزایش سطح اکسیتوسین ممکن است با افزایش توانایی ما برای مقابله با اضطراب، به کاهش استرس کمک کند. همچنین، موقع تماس فیزیکی با شریک زندگی، ضربان قلب افزایش مییابد، که نشاندهنده بهبود سلامت قلب است. همچنین سطح کورتیزول کاهش مییابد، که ممکن است نشاندهنده کاهش سطح استرس باشد.
آزاد شدن دوپامین موقع تجربه عشق و محبت یکی دیگر از مؤلفههای درک تأثیر عشق بر سلامت روان است. دوپامین بهعنوان یک انتقالدهنده عصبی شناخته شده است که به کنترل مراکز پاداش و لذت مغز کمک میکند. این هورمون میتواند به ما کمک کند تا در رسیدن به اهداف یا شرکت در فعالیتهایی که از آن لذت میبریم، انگیزه داشته باشیم.
موقعیکه تماس فیزیکی با شریک زندگی خود را تجربه میکنیم، ممکن است سطح دوپامین افزایش یابد. این عامل تولید اندورفین را تشویق میکند که ممکن است به بهبود خلقوخوی شما در موقع احساس ناراحتی یا استرس کمک کند.
علاوهبراین، دوپامین ممکن است بتواند به شکلگیری حافظه بلندمدت و مهارتهای تمرکز کمک کند. این میتواند به افرادی که با بیماریهای روانی مثل افسردگی یا ADHD دستوپنجه نرم میکنند کمک کند تا خود را تسکین دهند. بنابراین درک تأثیر عشق بر سلامت روان، به درک نحوه عملکرد این هورمونها در ارتباط است.
چرا باید برای عشق ورزیدن تلاش کنیم؟
همانطور که دیدیم، تأثیر عشق بر سلامت روان بسیار زیاد است و بر روی کیفیت زندگی ما بسیار تأثیر میگذارد. همچنین مراقبت از عشق و نگهداری آن کار دشواری است، اما قطعاً تلاشی ارزشمند است. در ادامه با ۸ تأثیر عشق بر سلامت روان آشنا خواهیم شد:
عشق اضطراب را کاهش میدهد
توانایی ما برای مقابله با استرس و مدیریت استرس یک عامل اساسی در برابر بیماریهای روانی است. چندین مطالعه نشان میدهد که تنهایی میتواند بر سلامتی شما تأثیر بگذارد. تنهایی هم با اضطراب همراه بوده است. احساس اضطراب باعث تحریک هورمونهای استرس در مغز میشود که با انتقالدهندههای عصبی مختلف واسطه میشوند. سطح کورتیزول و آدرنالین زمانی افزایش مییابد که افراد احساس خطر یا ناامنی کنند. در طی مراحل اولیه تجربه عشق، فرد ممکن است به دلیل عدم اطمینان و ناتوانی در پیشبینی آنچه ممکن است اتفاق بیفتد، تحت استرس قرار گیرد.
عشق در مراحل اولیه یک رابطه باعث افزایش سطح کورتیزول یعنی هورمون استرس در مغز میشود. با این حال، همانطور که در رابطه پیوند ایجاد میشود، میتواند باعث تغییرات فیزیولوژیکی شود که سطوح اضطراب را کاهش میدهد. بنابراین کاهش استرس مهمترین نشانه تأثیر عشق بر سلامت روان است.
عشق به ما انگیزه زندگی میدهد
تحقیقات نشان میدهد افرادی که نسبت به خود و دیگران رویکردی مثبت دارند، کمتر دچار افسردگی یا اضطراب میشوند. چرا؟ چون افرادی که دید خوشبینانه و مثبتی به زندگی دارند بهتر میتوانند استرس را مدیریت کنند. موقع مواجه با ناراحتی یا بحران، این افراد در ناامیدی فرو نمیروند. آنها چون به خود و تواناییهای خود اعتماد دارند، بیشتر تمرکزشان را روی آنچه باید انجام دهند متمرکز میکنند. آنها میدانند که عشق زمانی رشد میکند که به اشتراک گذاشته شود.
مطالعات نشان داده است افرادی که داوطلبانه عشق را گسترش میدهند کمتر دچار تنهایی یا افسردگی میشوند. افزایش انگیزه نشاندهنده نقش عشق در سلامت روان است.
عشق به شما کمک میکند، بهتر و بیشتر زندگی کنید.
آن حس سرشار از هیجان و انگیزهای که موقع دیدن فردی که دوستش داریم در ما جریان پیدا میکند و همچنین آسایش و رضایتی که از رابطه طولانیمدت دریافت میکنیم، میتواند به شما کمک کند طولانیتر زندگی کنید. مطالعات نشان دادهاند که روابط نزدیک، بیش از هر چیز دیگری، میتواند افراد را در طول زندگی شاد و سالم نگه دارد. پیوند با دوستان، خانواده و جامعه به محافظت از افراد در برابر سختیها کمک میکند و زوال روحی و جسمی را به تأخیر میاندازد. رابطه شاد با امید به زندگی طولانیتر هم مرتبط است.
عشق، افسردگی را کاهش میدهد
عشق یکی از قویترین عواملی است که توانایی تغییر شیمی مغز ما را دارد. عشق میتواند باعث شود ما احساس سرخوشی و درعینحال استرس داشته باشیم. برخی از مواد شیمیایی تقویتکننده خلقوخو که در زمان عشق در مغز ما ترشح میشوند، دوپامین، اکسیتوسین، آدرنالین و وازوپرسین هستند. تمام عواملی که شکلدهنده تأثیر عشق بر سلامت روان هستند.
برخی از کارشناسان معتقدند که عشق میتواند تأثیر مثبتی بر بیماریهای روانی مثل افسردگی داشته باشد. بااینحال، باید به خاطر داشت که عشق نمیتواند افسردگی را درمان کند. فردی افسرده، ممکن است در ابراز عشق ناتوان باشد.
مطالعهای در سال ۲۰۰۴ نشان داد برخی از اعمال محبتآمیز مثل گوشدادن به صحبتهای شریک زندگی خود بدون قضاوت، تشویق یا همراهی با آنها میتواند خلقوخوی یک فرد افسرده را تا حد زیادی بهبود بخشد. یکی از روشهای اتخاذشده برای درمان افسردگی، تمرکز بر بهبود روابط بین فردی است. از این رو، جای تعجب نیست که وقتی درگیر یک رابطه محبتآمیز و امن هستیم، ممکن است بعضی از علائم مرتبط با افسردگی کاهش پیدا کنند.
عشق از نظر روحی و جسمی بر قلب تأثیر میگذارد
نشان داده شده است که افراد در روابط متعهدانه فشارخون و ضربان قلب کمتری دارند. افرادی که در رابطه هستند در مقایسه با افرادی که رابطه ندارند، در معرض خطر حملات قلبی قرار دارند. البته که خودتان میدانید عکسش هم میتواند صادق باشد. بههرحال عشق و رابطه موفق، قلب را سالم نگه میدارد.
عشق منجر به مراقبت بهتر از خود میشود
مراقبت از یا تشویق کسی در زندگی به شما کمک میکند تا بهتر از سلامت خود مراقبت کنید و تصمیمات بهتری بگیرید. افراد عاشق اغلب برای ایجاد تغییرات مثبت در شیوه زندگی، پیروی از توصیههای پزشکی و برنامهریزی آزمایشهای پیشگیرانه احساس مسئولیت میکنند.
عشق خطر اعتیاد را کاهش میدهد
عشق باعث ترشح دوپامین در بدن میشود. مطالعات نشان میدهد افرادی که سطوح بالاتری از دوپامین دارند در خطر کمتری برای اعتیاد به مواد مخدر قرار دارند و کمتر احساس غمگینی میکنند. رابطه وفادارانه همچنین منجر به کاهش مصرف زیاد الکل و مواد مخدر میشود.
عشق میتواند به کاهش درد فیزیکی کمک کند
احساس اشتیاق همچنین میتواند باعث تسکین درد شود و همین ممکن است بهاندازه مصرف دارو مؤثر باشد. همهچیز به هورمونها برمیگردد. موقعیکه مغز دوپامین ترشح میکند، بر درک فرد از درد تأثیر میگذارد. احساس امنیت و دوستداشتهشدن باعث تقویت سیستم ایمنی و کاهش احتمال ابتلا به عفونت میشود. کسانی که در رابطه عاشقانه هستند، تمایل دارند سریعتر از بیماری بهبود یابند و انگیزه لازم برای درمان خودشان را دارند.
نکات کاربردی برای ابراز عشق و محبت در رابطه
در رابطه، ابراز عشق و محبت برای ایجاد ارتباطات معنادار ضروری است. برای تقویت حس ارتباط با شریک زندگی خود، نکات عملی زیر را امتحان کنید:
- احساس قدردانی را نشان دهید: ابراز قدردانی برای کارهای کوچکی که شریک زندگیتان انجام میدهد کمک زیادی به ارتباط بهتر شما میکند.
- زمان با کیفیتی را باهم بگذرانید: برای انجام فعالیتهایی که هر دو از آنها لذت میبرید، زمان بگذارید، مثل پختن شام باهم، قدمزدن در پارک یا تماشای فیلم موردعلاقه.
- صریح و صادقانه ارتباط برقرار کنید: موقع برقراری ارتباط با شریک زندگی خود در مورد احساسات و نیازهای خود باز و صادق باشید. اینکار به ایجاد محیطی سرشار از درک و احترام متقابل کمک کند.
- داشتن تماس فیزیکی: درحالیکه کلمات از بهترین راههای ابراز عشق و محبت هستند، اما داشتن در تماس فیزیکی هم به همان اندازه ضروری است و به شما کمک میکند احساس نزدیکی بیشتری به هم داشته باشید.
با درک تأثیر عشق بر روان و برداشتن گامهای عملی برای ابراز محبت در رابطه خود، میتوانید ارتباط بهتری بسازید و پیوند خود را محکمتر کنید. وقتی زوجها سعی میکنند در عشقورزیدن فعال باشند رضایت بیشتری را در رابطه خود تجربه میکنند.
حرف آخر
بهرهبردن از تاثیر عشق بر سلامت روان، فقط به دوستداشتن دیگران بستگی ندارد. در طول زندگی، ما روابط متعددی را تجربه میکنیم از رابطه با خانواده و دوستان گرفته تا رابطه با همکاران و شریک زندگی. روابطی که اگر با عشق همراه باشند، حس خوشبختبودن را در ما ایجاد میکنند. ما برای هریک از این روابط وقت و انرژی میگذاریم و ممکن است آنقدر درگیر دیگران بشویم که عشق به خود را فراموش کنیم.
عشق به خود نوعی قدردانی از خود است. مهربانی با خود، بخشیدن خود، دست برداشتن از قضاوت خود و اعتماد به خود از راههایی هستند که میتوانیم عشق به خود را نشان دهیم. عشق به خود باعث تعیین مرزهای سالم و اولویتبندی نیازهایمان میشود و ما را تشویق میکند به کمتر از آنچه استحقاقش را داریم رضایت ندهیم. درنتیجه، عشق به خود میتواند رفاه شما را هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی افزایش دهد.